سوالات مسابقه علمی پایه ششم اردیبهشت 1392 دبستان ابوذر غفاری شهر روانسر
طراح سوال : مربوط محمدی (مدیر وبلاگ سرمشق)
حجم: 387 کیلوبایت
پیام های کوتاه
-
۲۵ شهریور ۹۲ , ۱۶:۰۲پیامک
طبقه بندی موضوعی
-
بخش مطالب
(۱۰)-
آموزشی-تربیتی
(۸) -
اشعار و متون ادبی
(۱) -
مطالب متفرقه
(۱)
-
-
گالری تصاویر
(۱) -
صوتی تصویری
(۳) -
دانلود نمونه سؤال
(۱)-
پایه ششم
(۱)
-
-
پیامکهای زیبا
(۱)
بایگانی
- مهر ۱۳۹۲ (۲)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱۵)
پربیننده ترین مطالب
-
۹۲/۰۶/۳۱چند نکته در آموزش قرآن
-
۹۲/۰۶/۲۹تصاویری از زادگاه من (دروله)
-
۹۲/۰۶/۲۳مدرسه ی عشق
-
۹۲/۰۶/۲۵پیامک
-
۹۲/۰۶/۲۵دعای یک ریاضی دان در حال مرگ
-
۹۲/۰۶/۲۸کودک امام جماعت
-
۹۲/۰۶/۲۳اثر تربیت
پیوندها
فایل فشرده زیر حاوی یک نمونه سؤال املا و یک نمونه سؤال انشاء همراه با راهنمای تصحیح آن است.
سؤالات توسط نویسنده وبلاگ (مربوط محمدی) طراحی شده است.
دریافت
حجم: 639 کیلوبایت
وظیفه و هدف اصلی درس قرآن در دوره ی ابتدایی آموزش مهارت خواندن قرآن کریم است. بی تردید اگر دانش آموزان در پایان سوم ابتدایی به مهارت روخوانی و در پایه ی ششم به مهارت روان خوانی نرسند، همه ی ما در آموزش قرآن شکست خورده ایم. بیش از 80 درصد نمادهای خط قرآن و قواعد روخوانی در پایه ی دوم ابتدایی است.
=========================
مهم ترین چالش آموزش قرآن در دوره ابتدایی ناتوانی برخی معلمان در رفع اشکلات روخوانی دانش آموزان است. این افراد باید اولاً :
برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روی تصویر کلیک کنید
کودکی که در مسجد امامت میکند و صدای زیبایی در خواندن قرآن دارد.
دریافت
حجم: 7.14 مگابایت
کودکی قاری قرآن که صدای واقعا زیبا و دلنشینی دارد.
دریافت
حجم: 1.39 مگابایت
دانلود شعر زیبای خدا، بابا. درمورد گفتوگوی دانش آموز کلاس اول با معلم خود در مورد تفاوت بابا و بابا!
دریافت
حجم: 7.52 مگابایت
خدایا آنانی که بیشتر می فهمند بیشتر زجر می کشند و آنانی که کمتر می فهمند بیشتر زجر می دهند_خدایا به ما رحم کن که از زجر کشان باشیم نه از زجر دهندگان (آمین)
ابراهام لینکل از نام آشناترین روسای جمهوری آمریکاست نامه وی به معلم فرزندش دارای نکات جالبی است که خواندن آن خالی از لطف نیست .
او باید بداند که همه مردم عادل وهمه آنها صادق نیستند. اما به فرزندم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسانهای صدیق هم وجود دارند.
به او بگویید در ازای هر سیاست‌مدار خودخواه، رهبر با همتی هم وجود دارد.
به او بیاموزید که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. میدانم که وقت می‌گیرد. اما بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش یک دلار بدست آورد، بهتر از آن است که جایی در زمین پنج دلار پیدا کند.
به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد.
او را از غبطه خوردن برحذر بدارید.
» به من بگو ومن فراموش می کنم؛
» به من درس بده ومن آن را حفظ می کنم؛
» اما من را درگیر نما تا من یاد بگیرم؛
قانون زندگی «باور» است، و متناسب با باوری که نسبت به خود و خالق و خلقت دارید با شما رفتار خواهد شد.
خداوندا! تو که قطر دایره و نهایت اعداد و جذر اعدادی که صحیح و کامل اندو آنهایی که جذر کامل را ندارند را همه می دانی. مرا چون زاویه ی قائمه به درگاه خودت ببرو در خط مستقیم در روز قیامت برانگیز.
روزی سید اشرف الدین حسینی خدمتگزاری از خدمتگزاران شاه را ملاقات کرد.
او را در حالی دید بی چون و چرا دستورات شاه را اجرا می کردو افتخارش به این بود که دست و پا و چشم و گوش و عقلش تمام در خدمت شاه است و عجیب تر اینکه اگر شاه او را نادان خطاب می کرد هیچ واکنشی نشان نمی داد. سید با سرودن این چهار بیت او وهمی کسانی را که کوکورانه اطاعت می کنند را بر حذر داشت.
دست مزن! چشم ببستم دو دست ... راه مرو! چشم دو پایم شکست
حرف مزن! قطع نمودم سخن ... نطق مکن! چشم ببستم دهن
هیچ نفهم! این سخن عنوان مکن ... خواهش نا فهمی انسان مکن
لال شوم، کور شوم، کر شوم ... لیک محال است که من خر شوم
1- آموخته ام که: هر سفر دور ودرازی با برداشتن یک گام آغاز می شود.
2- آموخته ام که: باید به زمان مسلط باشم نه زیر فرمان آن.
3- آموخته ام که: نگویم ای کاش آن کار را طور دیگر انجام داده بودم. بلکه باید بگویم بار دیگر آن را طور دیگری انجام خواهم داد.
4- آموخته ام که: خطای دیگران را مانند خطای خود تحمل کنم.
5- آموخته ام که: مرد بزرگ به خود سخت میگیردو مرد کوچک به دیگران.
6- آموخته ام که: لبخند ارزان ترین راهی است که می توان با آن نگاه را وسعت بخشید.
7- آموخته ام که: باد با چراغ خاموش کاری ندارد.
8- آموخته ام که: خوشبختی در جستن آن است نه پیدا کردن آن.
در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای خواهم ساخت
که درآن همواره اول صبح
به زبانی ساده
مهر تدریس کنند
وبگویند خدا
خالق زیبایی
وسراینده عشق
آفریننده ماست
مهربانیست که ما را به نکویی
دانایی
زیبایی
وبه خود می خواند
صاحب بن عباد مردی بسیار سخاوتمند وبا تدبیر بود. در مورد سخاوت این شخص ازخودش نقل می کنند: من این سخاوت را از مادرم آموخته ام: او هر روز که می خواستم به مکتب بروم پولی به من می داد و می گفت: این را به افراد فقیر صدقه بده. همین کار را که در کودکی انجام می دادم به شکل عادت در بزرگسالی درآمده است.